مبانی نظری و پیشینه تحقیق تسهیم دانش
تسهیم دانش
تعریف دانش
قبل از توضیح مفهوم دانش ، لازم است که بین « داده » و « اطلاعات » که کم و بیش القا کنندهی مفهوم دانش هستند ، تفاوت قائل شویم .
داده ها : « دادهها » رشته واقعیت های عینی و مجرد در مورد رویدادها هستند . از دیدگاه سازمانی ، دادهها - به درستی یک سلسله معاملات ثبت شدهی منظم تلقی شدهاند . دادهها تنها بخشی از واقعیت ها را نشان می دهند و از هر نوع قضاوت ، تفسیر ومبنای قابل اتکا برای اقدام مناسب تهی هستند . دادهها را میتوان مواد خام عناصر مورد نیاز برای تصمیمگیری به شمار آورد ، چراکه نمیتوانند عمل لازم را تجویز کنند . دادهها نشانگر ربط ، بیربطی و اهمیت خود نیستند ، امّا به هر حال برای سازمان های بزرگ اهمیت زیادی دارند ، چراکه مواد اولیهی ضروری برای خلق دانش به شمار میروند ( کشاورزی ، 1386 ).
اطلاعات : « اطلاعات » را نوعی پیام به شمار میآورند . پیام مورد نظر ما معمولاً به شکل مدرکی مکتوب یا به صورت ارتباطی شنیداری یا دیداری نمود مییابد . اطلاعات باید متضمن آگاهی و حاوی دادههایی تغییر دهنده باشد . واژهی اطلاعات در انگلیسی به معنای « شکل دادن » نیز به معنی « شکل دادن » بینش و دید دریافت کنندهی اطلاعات است . اگر بخواهیم معنی واژهی مورد بحث را دقیق تر و سختگیرانهتر روشن کنیم ، باید بگوییم : « تنها گیرنده میتواند مشخص کند که دریافتیهای او واقعاً اطلاعات بوده و او را تحت تأثیر قرار داده است ».
اطلاعات برخلاف دادهها ، معنیدار هستند . به قول پیتر دراکر : « داشتن ارتباط و هدف ، ویژگی اطلاعات است ». اطلاعات ، نه تنها دارای قابلیت تأثیرگذاری بر گیرنده هستند ، بلکه خود نیز شکل خاصی دارند و برای هدف خاصی سازمان مییابند . دادهها زمانی به اطلاعات تبدیل میشوند که ارائه دهندهی آنها ، معنی و مفهوم خاصی به آنها ببخشد . با افزودن ارزش به دادهها ، در واقع آنها را به اطلاعات تبدیل میکنیم ( نصر اصفهانی و همکاران ، 1387 ).
دانش : « دانش » مخلوط سیالی از تجربیات ، ارزش ها ، اطلاعات موجود و نگرش های کارشناسی نظام یافته است که چارچوبی برای ارزشیابی و بهرهگیری از تجربیات و اطلاعات جدید به دست میدهد . دانش ، در ذهن دانشور به وجود آمده و به کار میرود . دانش در سازمان ها نه تنها در مدارک و ذخایر دانش ، بلکه در رویههای کاری ، فرایندهای سازمانی ، اعمال و هنجارها مجسم میشود . این تعریف ، از اول مشخص میکند که دانش ساده و روشن نیست ، مخلوطی از چند عامل متفاوت است ؛ سیالی است که در عین حال ساختارهای مشخصی دارد و نهایت اینکه ، ابهامی و شهودی است و به همین علت ، به راحتی نمیتوان آن را در قالب کلمات گنجاند و به صورت تعریفی منطقی عرضه کرد .
دانش در خود مردم وجود دارد و بخشی از پیچیدگی